از بچگی دوسِت داشتم، دست خودمم نبود! تو اولین و تنها دختری بودی که دیده بودم. برخلاف بقیه پسربچهها فرق دختر و پسر رو خوب میفهمیدم. دختر اونایی هستن که موهاشون بلنده و پسرا اونایی که موهاش کوتاهتره. وقتی اینو میگم داداشم میخنده و میگه فرق اصلیشون این نیست ولی دروغ میگه. مگه دختر و پسر چه فرقی دارن؟ مرد و زن فرقشون چیه؟ همه یه جورن فقط زنا موهاشون بلندتره و میشه سرتو بکنی توشون و چند ساعتی گم بشی.
ها! داشتم میگفتم از اول که یادمه دوسِت داشتم. یعنی صبح که چِشَم وا میشد قبل اینکه فکر شاش و شکمم باشم ذهنم پرت تو میشد. میگفتم امروز باهاش حرف بزنم، دستم بخوره به دستش، بازی کنیم، قهر کنه ناز بکشم ... فقط وقتی دوست داشتم ازت دور باشم که مثل بقیه دخترای دهه هفتادی اون جورابای سفید بلندتو تا زیر دامن صدفیت میکشیدی بالا. میخواستم ازت دور باشم تا راحتتر بتونم پاهای کشیدتو ببینم. چشمچرونی حسابش کنی یا نه ولی من میگم حق داشتم سر تا پاتو نیگا کنم. تو مال من بودی. میگن زن جنس نیست کسی حق مالکیت داشته باشه واسش ولی گه میخورن! من این چیزا حالیم نی، تو فقط مال من بودی.
بزرگتر که شدیم تو انگار ازم خسته شدی، تکراری شدم واست آره؟ مثل ربنای شجریان واسه تتلو!؟ سگ حسابم نمیکردی؛ میرفتی با بقیه دخترا بازی کنی. میگفتم بیا با من بازی کن اونارو ول کن، تو میگفتی خب تو هم بیا با ما بازی، منم نمیاومدم. من اونارو میخواستم چیکار. من میخواستم فقط با تو باشم. ولی تو ولم میکردی میرفتی پیش اونا. حتی دوست نداشتم تو هم با اونا بازی کنی. فقط می خواستم خودم باشم و خودت. قشنگ عین این تیکه های پازل میرفتیم تو هم و با هم واضح میشدیم، هیچم به بقیه احتیاج نداشتیم.
بزرگترتر که شدیم دیگه از هم دورتر شدیم. عین S و N مغناطیسی بودیم منتهی همدیگه رو جذب نمیکردیم. دیگه آهنربای رابطمون خاصیتشو از دست داده بود. هر بار که همدیگه رو میدیدیم انگار دو تا غریبهایم که هیچ صنمی با هم نداریم. یه بار یکیمون دهنشو باز کرد بگه چه مرگمون شده؟ ولش کن این حرفارو، گذشته دیگه گذشته، هر چند از رومون گذشته.
این عشقمو همیشه پنهون کردم. حتی از خودت.هیچوقت بهت نگفتم چقدر دوست دارم. ولی خر که نیستی خودت باید میفهمدی دوست داشتم.
اینکه میگم خیلی دوست داشتم به این معنی نیست که الانم دوست دارم. الان واسم یه دختری مثل بقیه ولی قبلا واسم خود لغت دختر بودی. تو معنی دختر بودی برام. همیشه میپرسم از خودم اگه تو اولین دختری نبودی که میدیدم باز این حسو بهت داشتم. اگه جای تو یه دختر دیگه بود احساسی که بهت داشتم رو به اونم داشتم. خیلی فکر کردم و به این رسیدم که نه. تو منحصر به فرد بودی. درواقع منحصر به من. اینی که هستم و شدم رو تو شکل دادی. هیشکی واسم تو نمیشد و نمیشه.