به خاطر نمیآورم
يكشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۹ ب.ظ
به خاطر دارم که اصلا خاطرم نیست از کجا و کی شروع شد. نمیدانم این مغز من چه موقع به کار افتاد و شروع کرد به سوزاندن قند و تلاطم بیهوره سلولهای خاکستریاش! هر چه به عقب باز میگردم اصلا به یاد ندارم که اولین خاطره و فکر مغز فندقیام کدام است. گویی درست در میانه یک وهم و خیال درون مغزم به دنیا شرفیاب شده ام. یا شاید هم مغزم در برههای از کودکی پاک شده و دانسته های ماقبل آن رویداد را پاک کرده. لابد لازم ندیده فضای گران بهای خود را با خاطرات و دل مشغولی های یک کودک مشنگ پر کند.
- ۹۵/۰۹/۲۸